کد مطلب:153995 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154
حجاج بن مسروق الجعفی
السلام علی الحجاج بن مسروق الجعفی.
«سلام بر حجاج فرزند مسروق جعفی.»
حجاج فرزند مسروق فرزند جعف مذحجی جعفی از شیعیانی است كه در كوفه سكونت گرفت و در ركاب امیرمؤمنان در جنگ ها شركت كرد و چون شنید كه حسین (ع) از بیعت با یزید امتناع و سرپیچی نموده و به مكه كوچ كرده است حجاج هم از كوفه به قصد یاری حسین به مكه آمد و از آن جا در جوار حضرت بود.
وی مؤذن امام بود كه در اوقات نماز اذان می گفت چنانكه در ذی حسم هنگام ظهر امام علیه السلام دستور داد حجاج اذان بگوید، سپس امام با دو سپاه نماز را برگزار كرد. حجاج همان كسی است كه در قصر بنی مقاتل امام او را برای دعوت عبیدالله بن حر جعفی فرستاد كه داستانش در قصر بنی مقاتل گذشت.
چون روز عاشورا فرارسید حجاج بحضور امام آمد و اجازه میدان خواست امام اجازه فرمود و به میدان رفت و پس از ساعتی نبرد در حالی كه تمام بدنش با خونش خضاب شده بود برگشت و خطاب به امام عرض كرد:
1- فدتك نفسی هادیا مهدیا
الیوم القی جدك النبیا
2- ثم اباك ذا الندی علیا
ذاك الذی نعرفه الوصیا
1- «جانم به قربانت كه هدایت كننده و هدایت شده ای امروز جدت پیامبر را دیدار می كنم».
2- «سپس پدرت علی بزرگوار را ملاقات خواهم كرد كه او را وصی بر حق پیامبر می دانم».
حسین(ع) فرمود: من هم پشت سر شما ایشان را ملاقات می كنم. حجاج به میدان برگشت و جنگید تا به شهادت رسید [1] .
«سلام بر حجاج فرزند مسروق جعفی.»
حجاج فرزند مسروق فرزند جعف مذحجی جعفی از شیعیانی است كه در كوفه سكونت گرفت و در ركاب امیرمؤمنان در جنگ ها شركت كرد و چون شنید كه حسین (ع) از بیعت با یزید امتناع و سرپیچی نموده و به مكه كوچ كرده است حجاج هم از كوفه به قصد یاری حسین به مكه آمد و از آن جا در جوار حضرت بود.
وی مؤذن امام بود كه در اوقات نماز اذان می گفت چنانكه در ذی حسم هنگام ظهر امام علیه السلام دستور داد حجاج اذان بگوید، سپس امام با دو سپاه نماز را برگزار كرد. حجاج همان كسی است كه در قصر بنی مقاتل امام او را برای دعوت عبیدالله بن حر جعفی فرستاد كه داستانش در قصر بنی مقاتل گذشت.
چون روز عاشورا فرارسید حجاج بحضور امام آمد و اجازه میدان خواست امام اجازه فرمود و به میدان رفت و پس از ساعتی نبرد در حالی كه تمام بدنش با خونش خضاب شده بود برگشت و خطاب به امام عرض كرد:
1- فدتك نفسی هادیا مهدیا
الیوم القی جدك النبیا
2- ثم اباك ذا الندی علیا
ذاك الذی نعرفه الوصیا
1- «جانم به قربانت كه هدایت كننده و هدایت شده ای امروز جدت پیامبر را دیدار می كنم».
2- «سپس پدرت علی بزرگوار را ملاقات خواهم كرد كه او را وصی بر حق پیامبر می دانم».
حسین(ع) فرمود: من هم پشت سر شما ایشان را ملاقات می كنم. حجاج به میدان برگشت و جنگید تا به شهادت رسید [1] .
[1] ابصار العين ص 89 - حياة الحسين 232:3 - قاموس الرجال 76:3 - طبري 297:7 - ارشاد ص 224.